انسان

زندگی آگاهانه در زندآگاهی زندگی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

خیابان سیاست/ در ارزش های خیابان

 

1.       مصدق، خیابان‌ها را خالی کرد، پس سقوط کرد. او پنداشت که بودن مردم در خیابان، سیاست را به عامیانه‌ بودن درمی‌غلتاند و امنیت را از بین می‌برد. پس مردمی را که به نفع حکومت او شعار می‌دادند، روانه خانه‌ها کرد. در کمال سادگی و با فریبکاری سفارت آمریکا و انگلیس، فرمان حکومت نظامی داد و خیابان‌های خالی را برای تانک‌های ارتشبد زاهدی مهیا ساخت.

2.      روسو طرفدار تئاتری بود که در فضای باز برگزار می‌شود. به عقیده‌ او، این نحوه‌ تئاتر به‌مراتب دموکراتیک‌تر و جمهورتر از تئاتر در فضای بسته و مسقف است.

خیابان عرصه و میدان جمهوری است. بی‌خیابان، بی‌محل تجمع‌های عظیم و روباز، نه تنها جمهوری اسلامی، که هیچ جمهوری دیگری معنا ندارد.


 3
حضور خیابانی را باید مصداق مشارکت آشکار، غیر قابل شمارش و توده‌ای راستین دانست. مشارکت در قالب رأی‌دهی صرف، ممکن است رفته‌رفته انسان‌ها و افراد را به یک کد شناسایی و رفتار مجازی پای رایانه‌ شخصی تقلیل دهد و آن‌ها را از حیات اجتماعی واقعی و زندگی راستین سیاسی و تجربه‌ مشارکت جمعی و زنده، محروم سازد.


4. 
مارشال برمن (فیلسوف شهیر و ملقب به فیلسوف خیابان) می‌گفت که بدون درک نشانه‌های خیابان نمی‌توان «کاپیتال» را خواند. باید گفت بدون درک خیابان، نمی‌توان سیاست امروزی را فهمید و آنان که با نگاهی نخبه‌گرایانه و لیبرالی یا اشرافی می‌خواهند سیاست را از خیابان‌ها بیرون بکشند، اجحافی در حق سیاست روا داشته اند.

 

5.  حضور خیابانی مانع بدل شدن «سیاست» به «مدیریت» و تقلیل آن می‌شود. نوعی دموکراسی مستقیم را به تصویر می‌کشد که رانسیر در بحث از انقلاب قابلمه ها، نمود برجسته آن را تبیین کرده است.


پوپولیسم و مردم، یک دال تهی هستند 


1. ارنستو لاکلائو مباحثی پیرامون پوپولیسم دارد که براساس آن‌ها، می‌توان نشان داد که پوپولیسم لزوماً به معنای رایج تعریف نمی‌شود؛ معنایی که آلوده به تحقیر است. علی‌رغم این حُسن، پوپولیسم مورد ادعای وی آنتاگونیستی است که با وجود درافکندن نظریه‌ آگونیسم (به‌همراه زوجش یعنی شانتال موفه) نمی‌تواند از آن رهایی یابد. پوپولیسمِ لاکلائو این ضعف را دارد که همیشه مردم و حاکمیت را در برابر هم می‌گذارد و گرفتار نوعی ثنویت و دوگانه‌انگاری دکارتی است.


2.  لاکلائو مفهوم مردم را دالی تهی می‌داند که می‌توان آن را با انحای مختلف و انواع گروه‌ها پُر کرد. به همین طریق، مفهوم پوپولیسم نیز دالی تهی است که در دامان جمهوری اسلامی می‌تواند مفهومی مثبت یا منفی داشته باشد.



3. لیبرالیسم با اتهام پوپولیسم و در واقع با فاشیستی خواندن سیاست‌های عدالت‌خواهانه و عام، راه را بر امر سیاسی و همگانی بسته و انسان و جامعه را به ذره‌گرایی یا اتمیسم و نهایتاً سرخوردگی و تنهایی کشانده است.

انتخابات و حتی سیاست ورزی، نمی تواند جای راز و دین را بگیرد

1.       نه تنها سیاست ورزی، که وجدان اخلاقی نیز تضمین ندارد. تصور کنید به شما بگویند سیگار نکشید، چون باعث مرگ می‌شود. این گزاره‌ شرطیه، بیشتر نوعی تهدید خواهد بود و فاقد تضمین است. اما اگر به شما بگویند که سیانور نخورید چون باعث مرگتان می‌شود، این یک تضمین دارد. در حقیقت، دین به وظایف و معاریف و نیز به مناهی، وجهی تضمینی می بخشد.

2.        در فرانسه، رادیکالیسم اخلاقی مدعی شد که به فرزندان خود بگوییم دروغ نگویید تا با شما دروغ گفته نشود. این قسم گزاره‌ها عاری از ضمانت کافی است و حتی اخلاق دینی هم بی‌پشتوانه‌ فقه، که موضوع آن رفتار و متلعق آن اعضاء و جوارح انسان است، نمی‌تواند سامان اخلاقی مستحکمی بسازد.

3.       از عسرت کسوف خدا(نمی گویم مرگ)، با هیچ عشرتی جز طلوع خدا نمی توان رهید و ازاین حیث، وبر به خطا رفته است؛ همچنان که آرنت به خطا رفت. این که سیاست، بنیاد شود، نوعی بنیادگرایی معکوس و سترون است.

 یادداشت مزبور، اظهارنظری در حاشیه یادداشت دکتر محمدجواد کاشی با عنوان "سودهای باد آورده را باد با خود خواهد برد "بوده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن سلگی

اختلافی مهم میان روشنفکران و روحانیون

 

 

 

-          نخست این که همانگونه که محرز  است، جمهور روحانیون مهجور از روشنفکری نیستند و نیز همه روشنفکران از روحانی بودن.

 

 

-          روشنفکران و روحانیون هر دو در پی رهایی اند و از این حیث حائز اشتراک هستند. لازم است به تفاوت مهم روشنفکران و روحانیون اشاره داشته باشیم؛ قاطبه روحانیون برخلاف قاطبه روشنفکران، نگاهی از بالا و برج عاج نشین به مردم ندارند؛ مدعای رهبری مردم را دارند، اما مردم را بی سواد و «عقب مانده» نمی دانند.

 

 

 

-          یکی از علل ناکارآمدی بسیاری روشنفکران در ایران، تحقیر هویت بومی و نیز مردم توسط آنها بوده است. علاوه بر اینها و با یک واکاوی ریشه‌ای‌تر، نگاه جریان روشنفکری به مردم این است که آنها مردم را انسانهای ناآگاه می داند. این نگاه را می‌توان با نگاه شهید آوینی مقایسه کرد که در مقابل، مردم را آگاه می‌دانست و ازین‌رو، نگاه نزولی و از بالا به پایین روشنفکران ایرانی به مردم را رد می‌کرد. اگر روشنفکری در غرب و در خلال قرون متمادی، خصوصا از عصر روشنگری یا قرن هجدهم به این سو در کنار مردم بوده است، در ایران به گونه‌ای معکوس، همیشه میان جریان روشنفکری و غرب‌گرا با مردم، نوعی شکاف و ناهمسویی مبرز و مبرهن بوده است. جریان روشنفکری می خواهد نجات دهد، اما با انتقادات رادیکال، اعتماد به نفس مردم را مضمحل می کند و اسارتی دیگر را رقم می زند. البته شاید تمجید بیش از حد نگاه رسمی نیز بتواند محل نقد باشد.

 

 

-          اگرچه می پذیرم نگاه روحانیت نیز نگاهی از بالا است، اما این رابطه عمودی «غیرقابل جانشینی»، در عوض با صحه نهادن بر برابری مناسکی و «همنشینی توده ای» و جماعتی تسلی می باید. از آن سو، رابطه روشنفکری و توده مردم، نه رابطه هم نشانی است و نه همنشینی. به هرحال روحانیت در تکایا، مساجد و روضه ها با مردم همنشین می شود و این ساختاری افقی است که آن سلسله مراتب عمودی و سازمانی را تعدیل می کند.

 

 

-          روشنفکری با غیردینی شدن، اگرچه سیاست مردمی و چپ را دربیافکند، اما ناخواسته هرچه بیشتر از مردم دور می شود. همچنان که لائوتسه می گوید، برای هدایت مردم باید پیرو آنها بود.

 

 

 

-          روشنفکران با این که لباس متفاوتی مانند روحانیون ندارند و همچنین وصف خاصی تحت عنوان روحانی، اما گوی سبقت را در فاصله گذاری با توده درربوده اند.

 

 

-          به عنوان یک ابرسؤال، باید پرسید نسبت مردم با روحانیت و روشنفکران با مردم و نیز روشنفکران با روحانیت، از منظر رابطه تقابلی، رابطه همنشینی، رابطه جانشینی (البته این سه رابطه، تفکیک سوسور در زبان شناسی است) چگونه است؟

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن سلگی

متافیزیک یک حضور

رهبر معظم انقلاب همزمان با ایام ولادت حضرت عیسی (ع) در منزل خانواده شهدای مسیحی حضور یافتند.

حضور معظم له تجلی نمادین این واقعیت است که در نظام اسلامی اقلیت های دینی اعم از مسیحی، یهودی و زرتشتی، احساس آرامش، امنیت و آسایش داشته و از حقوق شهروندی برخورداند.

 
همچنان که در دوران دفاع مقدس نیز هموطنان ارمنی و آشوری همچون دیگر اقشار ملت نقش ارزنده ای ایفا کردند.
 
در عین حال قانون اساسی کشورمان تصریح دارد اقلیت های مذهبی شناخته شده در این قانون در مسائل مربوط به احوال شخصیه (اهلیت وارث و ازدواج و طلاق) که عمدتاَ به محاکم دادگستری نیز مربوط می شود طبق مذهب خود آزادند.
 
این رویکرد حاکی از آن است که در جمهوری اسلامی اهتمام مسؤولان متوجه تدوین قوانینی بوده است که هر چه بیشتر همزیستی مسالمت آمیز همه ایرانیان را فراهم آورد و اندک تفاوت های حقوقی میان مسلمانان و غیر مسلمانان را با کاربرد اجتهادهای جدید و متناسب با مقتضیات عصر کاهش دهد. از این رو تولید پیامدهایی با مضمون گستردگی چتر حمایت و امنیت نظام اسلامی بر سر هموطنان مسیحی یهودی و زرتشتی در آغازین روزهای پس از سالروز ولادت حضرت عیسی بن مریم (ع) (در امسال یا سال آتی) مناسب می نماید.
 
پیشنهاد می شود با هماهنگی و همفکری ستاد حقوق بشر قوه قضائیه مستندی به زبان انگلیسی و به منظور پخش از شبکه های برون مرزی رسانه ملی تولید و در آن نسبت به محورهای ذیل به عنوان مصادیق حمایت نظام اسلامی از اقلیت های دینی و رعایت حقوق آنان در کشور پیام رسانی شود. همچنین به تصویر کشیدن مصادیق خشونت نسبت به مسلمانان در جهان غرب و نشانه های اسلام هراسی در اروپا و آمریکا بر غنای این مستند می افزاید.
 
۱- مطابق مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۷۲ دادگاه های کشورمان قواعد و عادات مسلم اقلیت های دینی رسمی را رعایت می کنند؛ از این رو تقسیم اموال متوفای غیرمسلمان بر اساس قواعد مسلم در هنگام مرگ او صورت می گیرد نه به موجب ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی. 
 
۲- مطابق قانون معابد و انجمن های دینی در ایران از پرداخت مالیات معافند.
 
۳- شرط التزام عملی به احکام اسلامی که برای استخدام مسلمانان در قانون گزینش مصوب ۱۳۷۴ هجری شمسی مطرح شده در مورد اقلیت ها تغییر یافته و اجرای این قانون درباره آنها تابع شرایط و ضوابط خاص متناسب با آنان است البته اقلیتهای دینی نباید آشکارا احکام اسلامی را نقض کنند.
 
۴- اقلیت های دینی مطابق مقررات علاوه بر استفاده از تعطیلات رسمی کشور می توانند از مرخصی های ویژه در روزهای عید و جشن خاص خود مانند روز تولد زرتشت، روز تولد حضرت مسیح(ع) و عید پاک نیز استفاده کنند.
 
۵- در قانون فعالیت احزاب و انجمن ها مصوب ۱۳۶۱ برای انجمن های اقلیت های دینی یارانه نقدی پیش بینی شده است.
 
۶- مطابق مواد۳۷ و ۳۸ قانون فعالیت احزاب و انجمن ها مصوب ۱۳۶۱ فعالیت های اجتماعی و فرهنگی مانند تاسیس باشگاه های ورزشی، مراکز درمانی، خانه های سالمندان، تاسیس مدارس، هنرکده ها و آموزش زبان خاص برای اقلیت ها جایز شمرده شده است.
 
۷- اقلیت های دینی نشریاتی همچون آلیک را نشر می دهند که نسخه های آن را به زبان خاص ایشان در دکه های مطبوعاتی مناطق اقلیت نشین تهران و بسیاری دیگر از شهرهای ایران می توان یافت.
 
۸- غرفه ناشران و رسانه های متعلق به اقلیت های دینی همواره در نمایشگاه کتاب و نمایشگاه مطبوعات جمهوری اسلامی ایران فعالیت دارد.
 
۹- در محاکم ایران برای صدور حکم در امور و احوال اقلیت های دینی همچون طلاق، ارث و مانند آن از کارشناسان ادیان مذکور استفاده می شود.
 
۱۰- پخش تصاویری از دعوای حقوقی فی مابین یک شهروند مسلمان و شهروند مسیحی در دادگاه جمهوری اسلامی و صدور حکم عادلانه به عنوان نهاد عدالت اسلامی در این مستند به جذابیت آن خواهد افزود.
 
نکته پایانی این که در حالی که علیرضا نوری زاده، ضدانقلاب خارج نشین از این حضور رهبر انقلاب تمجید کرده است، برخی از رسانه های داخلی این رخداد مهم را مورد بی توجهی قرار داده اند.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محسن سلگی