6 تیر 1393 ساعت 13:08

در خطبه های نماز جمعه و کلیپ های منتشر شده آنان، از شیعه به عنوان «روافض صفویه» یاد می کنند؛ که این نشان از این همانی قایل شدن آنها میان شیعه و ایرانی بودن است. این مسأله، تهدید امنیتی احتمالی آنها را برای ایران پررنگ تر می کند.


سرویس بین الملل جهان نیوز ـ داعش که یکی از مهم‌ترین انشعابات گروه‌های تکفیری است؛ از ۲۰۰۶ و به رهبری ابوحمزه مهاجر و پس از آن با رهبری ابوعمر بغدادی و بعد از آن ابوبکر بغدادی به تدریج از القاعده فاصله گرفت؛ تا جایی که در فوریه ۲۰۱۴ ایمن الظواهری به طور رسمی سلب وابستگی داعش از القاعده را اعلام کرد.

دلیل این امر این است که هر چند القاعده گرایش ضد شیعی نیز دارد، اما دشمنی خود را بر اساس ادعای خود، غرب ذکر می‌کند. در حالی که داعش به روشنی دشمن اصلی خود را جریان تشیع معرفی می‌کند. در داعش، تشیع در مرکز مبارزه است، اما جهاد القاعده عمدتاً ضدغربی و از حیث مذهبی، ضد صهیونیسم و یهود است. اختلاف داعش با القاعده تا جایی است که داعشی ها برخی از جریان های القاعده از جمله جبهه النصره را مورد هجوم قرار داده اند.

البته داعش نه تنها القاعده، که اهل سنت کلاسیک (هر چهار مذهب آن) را هم تکفیر می کند و غرب نیز از اضلاع جهاد تکفیری داعش است؛ اما در این میان شیعه، مهمترین دشمن داعش محسوب می شود. دشمنی آنها با ایران نیز بسیار بارز است، تا جایی که ارتش مالکی را نیز «جیش الصفویه» می خوانند؛ یعنی اصلاً آنها را عرب تلقی نمی کنند.

در خطبه های نماز جمعه و کلیپ های منتشر شده آنان، از شیعه به عنوان «روافض صفویه» یاد می کنند؛ که این نشان از این همانی قایل شدن آنها میان شیعه و ایرانی بودن است. این مسأله، تهدید امنیتی احتمالی آنها را برای ایران پررنگ تر می کند.

تشکیلات آنها بی هیچ روی متمرکز نیست، بلکه خصلت کاملا غیر متمرکز دارند؛ یعنی گردان های آنها کاملاً مستقل و در عین حال همسو عمل می کنند. یک شورای مرکزی دوازده نفری دارند که به معنای یک نوع هماهنگی نسبی است.

این افقی بودن و فقدان نظام مرکزی (حتی بسیار بیشتر از القاعده) و متمرکز یا سلسله مراتبی، شیوه مبارزه آنها را بسیار پیچیده تر از معمول کرده است. خودجوشی، مستقل عمل کردن واحدهای نظامی در عین همسو بودن، به آنها این توانایی را داده که با انهدام در شاخه‌ای، از شاخه ای دیگر فعالیت را از سربگیرند و پیش ببرند. این شیوه مبارزه پخ و صاف یا افقی، برخلاف شیوه های عمودی (مانند آنچه در مورد سازمان مجاهدین یا منافقین)، شیوه ای پست مدرن است که به گروه های مبارز این توانایی را می دهد که بعد از لورفتن اعضای حتی اصلی، با فروپاشی سازمانی مواجه نشوند؛ مثلاً پس از دستگیری یکی از اعضا، به هیچ عنوان فرد مافوق لو نمی‌رود، حتی اگر فرد دستگیر شده مایل به اعتراف باشد. این بی قاعدگی، مهمترین برگ برنده داعش است.

اما باید دید چه جذابیت هایی، حرکت افقی و خودجوش را موجد می شود. بی تردید درآمدهای بالای عضویت، یکی از مهمترین عوامل انگیزشی است. درآمدهای داعش، عمدتاً از سه قسمت مصادره ها، فرستادن نفت در بعضی مناطق و غنایم بدست می آید. 

طبق گزارش های رسیده در میان اعضای داعش، افراد بسیاری با ملیت های آمریکایی و کشورهای اروپایی حضور دارند. به طور مثال فردی به نام «ابومحمد الامریکی» که از لقب‌اش نیز پیداست، یک آمریکایی‌تبار است که بازوی راست ابوبکر بغدادی محسوب می‌شود. می توان گفت این گروه، جمعیت های چند ملیتی هستند که خشونت، ظاهرگرایی، تکفیر و غنایم، آنها را دور هم جمع کرده است. به ویژه جاذبه غنایم و خشونت، دو عامل پررنگ تر هستند.

جذابیت غنیمت، در ذهنیت عربی نسبت به سایر ملیت ها پررنگ تر است. همچنان که عابد الجابری در کتاب «نقد عقل عربی، تکوین عقل عربی» می گوید، غنیمت یکی از اسطوره های ذهنی و روانی اعراب است و همین موجب شده تا برای عرب، رفاه و تمکن بیش از حد متعارف یک اولویت بی بدیل باشد. زندگی دیرین اعراب و گذران معاش آنان همواره بر اساس فرهنگ غنیمت و ثروت های یک شبه و بی برنامه بوده است.