به بهانه بازگشایی مدارس/یادداشت من در روزنامه سرخط


رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان، علم‌آموزی، یاد دادن تفکر و آموختن رفتار و اخلاق را سه عنصر اصلی حرفه شریف و افتخارآمیز معلمی خواندند.

هم‌چنان‌که ملاحظه می‌شود، ایشان علاوه بر علم آموزی، به یاد دادن تفکر و نیز رفتار و اخلاق درست به دانش‌آموزان تأکید نهاده‌اند. یاد‌ دادن تفکر، یادآور همان ممدوح معروف شهید مطهری است که معلمی را می‌ستود که اندیشیدن را بیاموزد، نه اندیشه‌ها را. به‌راستی می‌توان کسی را وادار به آموختن اندیشه‌ای کرد، اما نمی‌توان او را مجبور به اندیشیدن نمود. رسالت اصیل یک معلم و استاد همانا ترغیب شاگرد به آموختن اندیشیدن است، وگرنه شاید روزی ربات‌ها با توجه به نظم و حافظه دقیق‌تر، بهتر از بسیاری از معلمان و اساتید از عهده تعلیم اندیشه‌ها و نقل مفاد درسی بر آیند.

ژان فرانسوا لیوتار (فیلسوف فرانسوی) به عنوان مهم‌ترین اندیشمند پست‌مدرن، در توصیف شرایط آموزش در جهان جدید و روند مجازی شدن آن به مدد مظاهر نو خصوصاً رسانه‌ها و انقلاب الکترونیک، از عصر «مرگ استاد» و « مرگ معلم» نام برد و اذعان کرد، دانشی که تبدیل به کامپیوتر و حافظه کامپیوتری نشود از میان خواهد رفت. بدین ترتیب وی معتقد بود با وجود تکنولوژی های جدید، عصر مرگ استاد فرا رسیده است. فراسوی آن‌که این سخن لیوتار درست است یا خیر، اما تردیدی نیست که مدح یک استاد برای «دانشنامه بودن» گذشته است. امروز با توجه به «عصر اتباطات» و «انقلاب الکترونیک» داشتن فاکتوری چون خلاقیت برای یک استاد می‌تواند مهم‌تر از دانش انباشتی وی باشد.

در نقد لیوتار باید گفت، اگر عصر مرگ استاد فرا رسیده است و اگر حتی روزی ربات‌ها بتوانند جایگزین اساتید باشند و هم‌چون اساتید انسانی فکر و تخیل کنند، اما آیا می‌توان تصور روزی را داشت که ربات‌ها معلم اخلاق باشند؟ بی‌تردید پاسخ منفی است. ربات‌ها هرگز نمی‌توانند الگوی زندگی، سبک زندگی و اخلاق برای انسان‌ها و دانش‌آموزان و نیز دانشجویان باشند.

از طرفی دیگر و سوای این انتقادی که بر لیوتار و ندیدن ملاحظات اخلاقی توسط وی در شعار «مرگ استاد» وارد است، بر اساتید و معلمان نیز این هشدار لازم می‌آید که اگر آن‌ها به رسالت اخلاقی و الگویی خود در قبال دانش‌آموز و دانشجو عمل نکنند و نتوانند در زندگی آن‌ها تأثیرات مثبتی را داشته باشند، با وجود این بی‌تقاوتی، بعید نیست که روزی ربات‌های بی‌تفاوت و ماشین‌های سرد، جایگزینی برای آنان باشند.

اسلام، علم و عالِم را منفک از هم نمی‌داند. اساسا آن‌گونه نیز که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌گوید، از نظر اسلامی عالمی که اهل عمل نباشد، حتی عالِم هم نیست؛ یعنی تنها دانشمند صاحب علمی که مؤمن باشد، عالِم است. در همین ارتباط، رهبر معظم انقلاب، «آموزش عملی رفتار و اخلاق» را سومین بعد حرفه افتخارآمیز معلمی خواندند و تأکید کردند: تحقق اهداف و آرمان‌های بلندملت احتیاج به انسان‌های صبور، عاقل، متدین، مبتکر، مهربان، شجاع، پرهیزکار، مؤدب و پرتلاش دارد که «معلم» در پرورش چنین انسان‌هایی، نقش درجه اول، عمیق و ماندگار دارد.

رهبر انقلاب در همین زمینه یک نکته مهم را به جامعه معلمان خاطرنشان کردند و آن این‌که درس اخلاق و سبک زندگی، تنها با کتاب و بیان منتقل نمی‌شود، بلکه نیازمند رفتار صادقانه‌ اخلاقی است.

روی این ملحوظات، معلم حائز رسالتی بس خطیر، انسانی-الهی و دشوار است که به هیچ روی از عهده ماشین و ربات برنمی‌آید. معلم راستین کسی است که با دور ماندن از آفات عمیق ماشین‌وارگی و ماشین‌زدگی، روزمرگی و پرهیز از بی‌توجهی به اصل تربیت در کنار تعلیم، هم‌وغم خود را علاوه بر علم‌آموزی، بر تقویت خلاقیت و اندیشیدن در دانش‌آموزان و نیز تربیت اخلاقی قرار دهند. همه این‌ها البته مستلزم بهره‌مندی معلم از دانش و خلاقیت لازم و نیز الگو بودن اخلاقی وی از حیث عملی است.

محسن سلگی