23 اردیبهشت 1393 ساعت 8:25

در صورت بهره‌مند نشدن از ظرفیت درونی و رویکرد انحصاری به مرزهای خارج، از آنجا که رویکرد گزینش شده با نیازهای انقلاب اسلامی و اصول آن سنخیت لازم را ندارد، مقوله پیشرفت و الگو بودگی انقلاب اسلامی دچار تناقضات جدی در عرصه ساختار و مبنا می‌شود و فاقد منطق درونی شده و جامعه را با مخاطرات جدی فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی و ... مواجه می‌سازد.


سرویس سیاسی جهان نیوز-محسن سلگی: اغلب اندیشمندان در تعریف مفهوم توسعه معتقدند که توسعه فرایند حرکت هر ملت و جامعه از وضع کنونی به سمت وضعیت مطلوب است؛ ولی با وجود این اجماع نسبی، قرائت‌های مختلف و متفاوتی از امر توسعه و پیشرفت مطرح است.

برخی توسعه را معادل رشد اقتصادی و پیشرفت‌های مادی شبیه آنچه امروز در غرب مشاهده می‌شود، می‌دانند؛ اما در نگاه رهبران جمهوری اسلامی، امر توسعه و پیشرفت اعم از پیشرفت‌های مادی و معنوی است که البته این نمونه از توسعه، دارای ملزومات خاص با مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و نیز روش‌شناسی مبتنی بر اسلام ناب و نیازهای انقلاب اسلامی است. به عنوان مثال مقام معظم رهبری در یکی از بیانات خود فرموده اند: "ما پیشرفت به شکلی که غرب دنبال کرد و پیش رفت، نمی‌خواهیم".

با مفروض دانستن اقتضای فوق، معظم له در مقوله پیشرفت کشور و حل مسائل و مشکلات کشور بر اصل "ساخت درونی نظام" تاکید دارند؛ این مفهوم در جهت اندیشه کلی امام خمینی (ره) که مبنای انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی را زنده کردن اعتماد به نفس ملی مبتنی بر اعتقادات اسلامی قرار می دهد، معنا دارد. چه اینکه رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر تقویت اعتماد به نفس ملی بعنوان پایه پیشرفت و شکوفایی کشور تاکید کرده اند. تقویت ساخت درونی نظام که رهبر معظم انقلاب در دیدار آذرماه۹۲ با کارگزاران حج و همچنین دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران (۲۶/۶/۱۳۹۲) و بازدید ایشان از دستاوردهای نظامی سپاه در ۲۲ اردیبهشت امسال آن را بیان کردند، برخاسته از همین نگاه است.

در اندیشه امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، نقطه عزیمت پیشرفت و قدرت، تقویت درونی کشور با استفاده از تقویت اعتماد به نفس ملی و تقویت ساخت درونی نظام و بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی است. تاکید رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی نیز وجهی دیگر از این اندیشه‌هاست. با تمرکز بر این رویکردها، پیشرفت خودبنیان حاصل شده و در نتیجه اقتدار جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان را رقم می‌زند. در ذیل به مقدماتی درباره تقویت ساخت درونی نظام و نتایج آن می‌پردازیم. 

ساخت درونی نظام: ساخت درونی در مقام تعریف، چارچوبی را شامل می‌شود که ظرفیت‌های فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... نهفته در آن چه در عرصه نظری و چه در عرصه عملکرد، برگرفته از مبانی انقلاب و علل حدوث یا محدثه انقلاب اسلامی که باید به بعنوان علل بقای نظام سیاسی و بالندگی هرچه بیشتر آن ایفای نقش کند. اتخاذ راهبرد استفاده از ظرفیت درون نظام از جانب رهبر معظم انقلاب می‌تواند متضمن نکات سنگین باری از معنا باشد که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

الف. تحقق جامعه مطلوب مبتنی بر اسناد بالادستی در نظام اسلامی: جامعه مطلوب در قانون اساسی به ویژه با ابتناء بر اصول دوم ،سوم، چهل و سوم و پنجاهم، جامعه‌ای است برخوردار از:

۱. استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی

۲. آزادی به منزله عامل تحقق استقلال و استعدادهای ملی

۳. وجود عدالت اجتماعی و نبودن فقر و محرومیت

۴. تامین نیازهای انسانی در جهت رشد و تکامل وی

۵. بالندگی تولید و اشتغال کامل و موجه.

همچنین برخی از اهدافی که در قانون اساسی برای جامعه مطلوب در نظام اسلامی برآن تاکید شده، عبارتند از: استقلال، آزادی و نفی هر گونه استبداد، شکوفایی استعدادها، تامین نیازهای مادی و معنوی انسان‌ها، عدالت اجتماعی و اقتصادی، اشتغال کامل، خودکفایی، مشارکت، کارآمدی، حاکمیت قانون، اقتدار ملی، عزت ملی ،وحدت ملی، اتحاد ملل اسلامی، استحکام بنیان خانواده و محیط زیست سالم.

با عنایت به گزاره‌های فوق که مبتنی بر هویت اسلامی – ایرانی و به مثابه مفروضات امر پیشرفت و توسعه و حل مشکلات کشور طراحی شده است، پر واضح است که برای محقق شدن اهداف و برنامه های فوق، باید به ظرفیت درون‌زای نظام و ساخت درونی آن که با نیازهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی جامعه در ساحت نظام اسلامی، سنخیت لازم را دارد، توجه و از آن استفاده کرد و این بهره‌مندی به معنای نادیده گرفتن محدودیت ها در توانمندی بخش‌هایی از کشور و یا توجه نداشتن به واقعیات جامعه نیست؛ بلکه بدین معناست که تئوری راهنمای خود در امر توسعه و حل مشکلات کشور در رویکردهای خارج از کشور به طور مطلق جستجو نکنیم و اگر در بخش‌هایی، محدودیت و نقص وجود دارد، باید همزمان ضمن بهره‌مندی از ظرفیت داخلی کشور، برای کسب علم و توان لازم از تجربه و توان بیرونی هم به‌ طور موقت و در کوتاه مدت بگیریم.

از سوی دیگر این نباید موجب غفلت‌زدگی و نگاه منفعلانه نسبت به مقوله پیشرفت در کشور حاکم شود، بلکه باید استراتژی پیشرفت خود را بر استفاده از توانمندی سرزمینی و شکوفا نمودن استعدادها و پتانسیل داخلی کشور با رویکرد جهادی بنا نهیم.

مقام معظم رهبری معتقدند: «تکیه، به ظرفیت درون‌زای کشور باید باشد؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیت داخلی کشور ندوزیم.»

ایشان همچنین در بیانات خود در بازدید دستاوردهای دفاعی سپاه می فرمایند: «ما در زمینه های اقتصادی نیز می توانیم با تکیه بر توانایی ها و استعدادهای درونی خود بسیاری از گره ها را باز کنیم و در قبل هم این موضوع تجربه شده است.»

رهبر انقلاب همچنین در همین سخنان اخیر خویش (۲۱ اردیبهشت ۹۳) می فرمایند: «ما در زمینه های اقتصادی نیز می توانیم با تکیه بر توانایی ها و استعدادهای درونی خود بسیاری از گره ها را باز کنیم و در قبل هم این موضوع تجربه شده است.»

این راهبرد نشان از عمق خردورزی و عقلانیت سیاسی در تعیین استراتژی پیشرفت دارد؛ امری که منطق درونی آن، سازگاری مولفه‌ها، یعنی توجه به اصول انقلاب اسلامی، قانون اساسی، توانمندی و ظرفیت و ساخت درونی نظام از یک سو و شرایط جبهه بیرونی و معاندان نظام اسلامی از سوی دیگر است.

از بعد دیگر، در صورت بهره‌مند نشدن از ظرفیت درونی و رویکرد انحصاری به مرزهای خارج، از آنجا که رویکرد گزینش شده با نیازهای انقلاب اسلامی و اصول آن سنخیت لازم را ندارد، مقوله پیشرفت و الگو بودن انقلاب اسلامی دچار تناقضات جدی در عرصه ساختار و مبنا می‌شود و فاقد منطق درونی گشته و جامعه اسلامی را با مخاطرات جدی اندیشه ای، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و ... مواجه می‌سازد. 

ب. عنایت به تجربه سیاسی در امر توسعه در مقوله رویکرد و عملکرد: واقعیت این است که در برهه‌هایی از حکمرانی برخی دولت‌ها نگاه وارداتی در امر توسعه به صورت موج‌هایی پر رنگ جلوه می‌نمود و به توان درونی و ظرفیت‌هایی داخلی توجه جدی صورت نمی‌پذیرفت، امری که بارها در قالب مفاهیم اقتدار عملی، رشد اخلاقی و معنویت و عواطف انسانی، عزت ملی، خودکفایی در نیازهای اساسی، افزایش بهره‌وری، اقتدار ملی، مقابله با جهل و بی قانونی و ... که همه در جهت تقویت ساخت و چارچوب درونی نظام است توسط دلسوزان کشور مورد تأکید قرار گرفته است. 

ج. پیامدها: بهره‌مندی از راهبردهای فوق می‌تواند دستاوردهای مثبت فراوانی را نصیب نظام اسلامی کند که از جمله مهم‌ترین آنها عبارت است از: پایایی و پویایی هر چه بیشتر نظام جمهوری اسلامی در امر الگو بودگی و الهام‌بخشی بین مسلمانان و مردم منطقه.

نشانه‌های موجود حاکی از آن است جمهوری اسلامی ایران از آنجایی که بین دو مفهوم ساختار و مبنا تفاهم ایجاد نموده، هر چند در دوره‌هایی از عرصه سیاست‌ورزی دچار موج‌هایی شده ولی همچنان در تصویر ذهنی مسلمانان جهان به عنوان الگوی برتر نگریسته می‌شود، امری که دشمن سعی دارد آن را مخدوش نماید و واقعیت‌ها را وارونه جلوه دهد و یا از تحقق کامل آن جلوگیری کند؛ به طوری که مقام معظم رهبری در این زمینه با ارائه راهبردی، معتقدند: «در بیرون از مجموعه کشور و نظام جمهوری اسلامی، جنبه بزرگی وجود دارد که با همه توان، از سی و چند سال پیش به این طرف کوشیده نگذارد که ... در زمینه‌های گوناگون این [نظام جمهوری اسلامی] الگو بشود... چشم به آنها ندوزید چشم به داخل بدوزید.»

این تاکید ایشان نشان دهنده اعتقاد راسخ به تعیین راهبرد بهره‌مندی از ظرفیت درون‌زای نظام در ادامه راه انقلاب اسلامی است. با این وصف می‌توان نتیجه گرفت آنچه به مثابه ساخت قدرت در عرصه داخلی و خارجی برای جمهوری اسلامی کارآمد خواهد بود توجه به ظرفیت‌های درونی‌زای کشور و اهتمام به شکوفا‌نمودن استعدادهای داخلی است. البته به تجربه نیز دریافته‌ایم آنچه باعث قدرت استراتژیک برای ما نیز شده است توجه به گزاره فوق می‌باشد که می‌طلبد دولتمردان در دولت یازدهم نیز به‌عنوان علت مبقیه انقلاب اسلامی بدان توجه جدی نمایند. 

البته تأکید رهبر انقلاب بر تقویت ساخت درونی کشور و تکیه بر ظرفیت های درون زای داخلی به معنای نفی و عدم استفاده از فرصت‌های بین‌المللی نیست، بلکه ایشان، اولویت را به ظرفیت‌های درونی می‌دهند و می‌فرمایند: «نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیه ما است؛ این معنایش این نیست که از امکاناتی که در بیرون هست استفاده نکنیم... نمی‌گوییم از اینها استفاده نکنید، اما می‌گوییم اطمینان نکنید، اعتماد نکنید، چشم به آنجا ندوزید، چشم به داخل بدوزید.» (دیدار با هیأت دولت،۶/۶/۹2)